معنی فارسی accelerant

B2

موادی که سرعت سوختن را افزایش می‌دهند.

A substance used to hasten the burning process.

example
معنی(example):

آنها برای شروع آتش به سرعت از یک شتاب‌دهنده استفاده کردند.

مثال:

They used an accelerant to start the fire quickly.

معنی(example):

شتاب‌دهنده‌ها موادی هستند که به افزایش سرعت احتراق کمک می‌کنند.

مثال:

Accelerants are substances that help to increase the speed of combustion.

معنی فارسی کلمه accelerant

: معنی accelerant به فارسی

موادی که سرعت سوختن را افزایش می‌دهند.