معنی فارسی accessed

B1

دسترسی یافتن، ورود به یک مکان یا اطلاعات.

To obtain or retrieve information from a system or database.

example
معنی(example):

او گزارش را از کامپیوترش باز کرد.

مثال:

He accessed the report from his computer.

معنی(example):

فایل‌ها توسط کاربران متعدد به طور همزمان باز شد.

مثال:

The files were accessed by multiple users at the same time.

معنی فارسی کلمه accessed

: معنی accessed به فارسی

دسترسی یافتن، ورود به یک مکان یا اطلاعات.