معنی فارسی accessioned
B2به معنای الحاق شدن به یک مجموعه، به ویژه در زمینه‌هایی مانند موزه‌ها یا کتابخانه‌ها.
Having been added to a collection, particularly in museum or library contexts.
- verb
verb
معنی(verb):
To make a record of (additions to a collection).
example
معنی(example):
تابلوهای تازه الحاق شده در گالری به نمایش گذاشته شده‌اند.
مثال:
The newly accessioned paintings are on display in the gallery.
معنی(example):
این آثار ماه گذشته پس از ارزیابی دقیق الحاق شدند.
مثال:
The artifacts were accessioned last month after rigorous evaluation.
معنی فارسی کلمه accessioned
:
به معنای الحاق شدن به یک مجموعه، به ویژه در زمینه‌هایی مانند موزه‌ها یا کتابخانه‌ها.
