معنی فارسی accidencies

B1

حادثه‌ها به ویژگی‌هایی اشاره دارند که غیرضروری هستند اما می‌توانند بر روی درک یا تفسیر ما از یک چیز تأثیر بگذارند.

Non-essential characteristics or features that may affect perception.

example
معنی(example):

حادثه‌های اثر هنری آن را منحصر به فرد و ارزشمند کرده بود.

مثال:

The accidencies of the artwork made it unique and valuable.

معنی(example):

حادثه‌ها می‌توانند بر درک ما از یک وضعیت تأثیر بگذارند.

مثال:

Accidencies can influence our perception of a situation.

معنی فارسی کلمه accidencies

: معنی accidencies به فارسی

حادثه‌ها به ویژگی‌هایی اشاره دارند که غیرضروری هستند اما می‌توانند بر روی درک یا تفسیر ما از یک چیز تأثیر بگذارند.