معنی فارسی accinge

B1

ملحق کردن، به ویژه در مورد جنگ یا کار شدید به تفکر و اقدامات خاصی اشاره دارد.

To prepare oneself for a task or challenge, especially in a military or serious context.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت خود را به مسئولیت‌های رهبری ملحق کند.

مثال:

He decided to accinge himself to the responsibilities of leadership.

معنی(example):

شما باید قبل از شرکت، به قوانین ملحق شوید.

مثال:

You should accinge to the rules before participating.

معنی فارسی کلمه accinge

: معنی accinge به فارسی

ملحق کردن، به ویژه در مورد جنگ یا کار شدید به تفکر و اقدامات خاصی اشاره دارد.