معنی فارسی acclimations

B1

اقلیمی شدن‌ها، فرآیندهایی برای انطباق با محیط‌های جدید، که برای بقای گونه‌ها اهمیت دارند.

Multiple instances of the process of adjusting to new environments or climates.

noun
معنی(noun):

The process of becoming, or the state of being, acclimated, or habituated to a new climate; acclimatization.

معنی(noun):

The adaptation of an organism to its natural climatic environment.

example
معنی(example):

اقلیمی شدن‌ها می‌توانند بین گونه‌های مختلف به شدت متفاوت باشند.

مثال:

Acclimations can vary vastly between different species.

معنی(example):

اقلیمی شدن‌های موفق بقای حیوانات را در زیستگاه‌های جدید تضمین می‌کند.

مثال:

Successful acclimations ensure survival in new habitats.

معنی فارسی کلمه acclimations

: معنی acclimations به فارسی

اقلیمی شدن‌ها، فرآیندهایی برای انطباق با محیط‌های جدید، که برای بقای گونه‌ها اهمیت دارند.