معنی فارسی accolade

B2

تحسین یا تقدیر، اغلب به صورت رسمی یا عمومی ابراز می‌شود.

An expression of praise or admiration, typically in a formal context.

example
معنی(example):

او به خاطر کمک‌هایش به علم یک تقدیرنامه دریافت کرد.

مثال:

He received an accolade for his contributions to science.

معنی(example):

این فیلم جوایز متعددی در جشنواره کسب کرد.

مثال:

The film won several accolades at the festival.

معنی فارسی کلمه accolade

: معنی accolade به فارسی

تحسین یا تقدیر، اغلب به صورت رسمی یا عمومی ابراز می‌شود.