معنی فارسی accolled

B1

تقدیر و تحسین شدن به خاطر عمل یا دستاورد خاص.

To have received recognition or praise for one’s work or actions.

example
معنی(example):

عملکرد استثنایی او در شب جوایز سالانه تحسین شد.

مثال:

Her exceptional performance was accolled at the annual awards night.

معنی(example):

تحسین شدن توسط همکاران یک دستاورد مهم در هر رشته‌ای است.

مثال:

Being accolled by peers is a significant achievement in any field.

معنی فارسی کلمه accolled

: معنی accolled به فارسی

تقدیر و تحسین شدن به خاطر عمل یا دستاورد خاص.