معنی فارسی accoutering
B2تجهیز کردن، آمادهسازی و یا فراهم آوردن لوازم لازم برای شخص یا رویداد.
The act of dressing or equipping someone or something.
- verb
verb
معنی(verb):
To furnish with dress or equipments, especially those for military service
example
معنی(example):
تجهیزات برای سفر بیشتر از حد انتظار زمان برد.
مثال:
Accoutering for the trip took longer than expected.
معنی(example):
او روزش را به تجهیز کردن رویداد با دکوراسیون گذراند.
مثال:
She spent her day accoutering the event with decorations.
معنی فارسی کلمه accoutering
:
تجهیز کردن، آمادهسازی و یا فراهم آوردن لوازم لازم برای شخص یا رویداد.