معنی فارسی accusals
B1اتهامها یا شکایاتی که به کسی نسبت داده میشود.
Claims or assertions that someone has done something wrong.
- noun
noun
معنی(noun):
Accusation
example
معنی(example):
در طول محاکمه، اتهامات زیادی مطرح شد.
مثال:
There were many accusals during the trial.
معنی(example):
اتهامات او بر اساس شایعات بود.
مثال:
Her accusals were based on hearsay.
معنی فارسی کلمه accusals
:
اتهامها یا شکایاتی که به کسی نسبت داده میشود.