معنی فارسی acentrous

B2

آسنترس، وصف حالتی است که در آن چیزی بدون مرکز مشخص وجود دارد.

Descriptive of an object or shape that does not have a central point or focus.

example
معنی(example):

اصطلاح آسنترس به چیزی اشاره دارد که فاقد مرکزی است.

مثال:

The term acentrous describes something lacking a center.

معنی(example):

در هندسه، یک شکل آسنترس نقطه مرکزی مشخصی ندارد.

مثال:

In geometry, an acentrous shape does not have a defined center point.

معنی فارسی کلمه acentrous

: معنی acentrous به فارسی

آسنترس، وصف حالتی است که در آن چیزی بدون مرکز مشخص وجود دارد.