معنی فارسی acephalia
B1بیسری، به وضعیتی اشاره دارد که در آن موجودات بدون سر به وجود میآیند.
A condition of being without a head, often discussed in biological contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
بیسری یک وضعیت نادر در زیستشناسی است.
مثال:
Acephalia is a rare condition in biology.
معنی(example):
تحقیق در مورد بیسری به درک نابهنجاریهای توسعه کمک میکند.
مثال:
The study of acephalia helps understand developmental anomalies.
معنی فارسی کلمه acephalia
:
بیسری، به وضعیتی اشاره دارد که در آن موجودات بدون سر به وجود میآیند.