معنی فارسی acephalism
B1اصطلاحی در زیستشناسی که به اشکال بدون سر اشاره دارد.
A term in biology that refers to headless forms.
- NOUN
example
معنی(example):
آکفالیزم اصطلاحی است که در زیستشناسی برای توصیف اشکال بدون سر استفاده میشود.
مثال:
Acephalism is a term used in biology to describe headless forms.
معنی(example):
محقق مقالهای درباره آکفالیزم در جانوران دریایی منتشر کرد.
مثال:
The researcher published a paper on acephalism in marine animals.
معنی فارسی کلمه acephalism
:
اصطلاحی در زیستشناسی که به اشکال بدون سر اشاره دارد.