معنی فارسی achage
B1حالت یا شیوهای خاص که غالباً با حس زیبایی شناسی مرتبط است.
A particular style or manner, often associated with artistic expression.
- OTHER
example
معنی(example):
ساختمان قدیمی یک سبک achage منحصر به فرد را به نمایش گذاشت.
مثال:
The old building displayed a unique achage style.
معنی(example):
حس مد او به خاطر سبک achageاش شناخته شده بود.
مثال:
Her fashion sense was noted for its achage flair.
معنی فارسی کلمه achage
:
حالت یا شیوهای خاص که غالباً با حس زیبایی شناسی مرتبط است.