معنی فارسی acheirous
B2آچیروس، مربوط به عدم توانایی در استفاده از دستها یا انگشتها.
Relating to or characterized by a lack of hand function.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شرایط آچیروس برای محققان مطالعهکننده عملکرد دست مشکلساز بود.
مثال:
The acheirous condition was troubling for the researchers studying hand function.
معنی(example):
او علائم آچیروس خود را به پزشک توصیف کرد.
مثال:
He described his acheirous symptoms to the doctor.
معنی فارسی کلمه acheirous
:
آچیروس، مربوط به عدم توانایی در استفاده از دستها یا انگشتها.