معنی فارسی acheronian
C1مرتبط با آچرون یا توصیف کننده صفاتی مانند تاریکی و اندوه.
Relating to Acheron, often used to describe something dark or sorrowful.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
چشمانداز آچرونی تاریک و ترسناک بود.
مثال:
The acheronian landscape was dark and foreboding.
معنی(example):
او با لحنی آچرونی صحبت کرد که باعث لرزیدن آنها شد.
مثال:
He spoke in an acheronian tone that sent shivers down their spines.
معنی فارسی کلمه acheronian
:
مرتبط با آچرون یا توصیف کننده صفاتی مانند تاریکی و اندوه.