معنی فارسی achievable

B1 /əˈtʃivəbəl/

قابل دستیابی، صفتی که به هدف یا نتیجه‌ای اشاره دارد که ممکن است به دست آید.

Able to be achieved; possible to accomplish.

adjective
معنی(adjective):

Capable of being achieved, which either means possible or probable.

معنی(adjective):

Not linked to fate or outside influences.

example
معنی(example):

هدف‌هایی که تعیین می‌کنیم باید قابل دستیابی باشند.

مثال:

The targets we set must be achievable.

معنی(example):

مهم است که در هر پروژه‌ای نقاط عطف قابل دستیابی تعیین کنیم.

مثال:

It's important to set achievable milestones in any project.

معنی فارسی کلمه achievable

: معنی achievable به فارسی

قابل دستیابی، صفتی که به هدف یا نتیجه‌ای اشاره دارد که ممکن است به دست آید.