معنی فارسی achilous

B1

آچیلو، واژه‌ای برای توصیف گیاهانی که در شرایط بی‌آبی و خشک رشد می‌کنند.

Describing plants or organisms that can thrive in conditions with little or no water.

example
معنی(example):

گیاه در بیابان آچیلو بود و بدون آب رشد می‌کرد.

مثال:

The plant in the desert was achilous, thriving without water.

معنی(example):

برخی از گونه‌ها را می‌توان به عنوان آچیلو توصیف کرد که در شرایط بسیار خشک زنده می‌مانند.

مثال:

Some species can be described as achilous, surviving in extremely dry conditions.

معنی فارسی کلمه achilous

: معنی achilous به فارسی

آچیلو، واژه‌ای برای توصیف گیاهانی که در شرایط بی‌آبی و خشک رشد می‌کنند.