معنی فارسی achromatism

B2

بی‌رنگی وضعیتی است که در آن فرد نتواند رنگ‌ها را تشخیص دهد.

The condition of not perceiving colors, often referred to as color blindness.

example
معنی(example):

بی‌رنگی به مردم اجازه می‌دهد که دنیا را بدون رنگ ببینند.

مثال:

Achromatism allows people to see the world without colors.

معنی(example):

مطالعه بی‌رنگی به ما کمک می‌کند تا درک رنگ را بفهمیم.

مثال:

The study of achromatism helps us understand color perception.

معنی فارسی کلمه achromatism

: معنی achromatism به فارسی

بی‌رنگی وضعیتی است که در آن فرد نتواند رنگ‌ها را تشخیص دهد.