معنی فارسی achromatizing

B1

آکروماتیزه کردن به فرآیند حذف انحرافات رنگی از سیستم‌های نوری اشاره دارد.

The process of making an optical device free from chromatic aberration.

example
معنی(example):

آکروماتیزه کردن اپتیک می‌تواند وضوح را افزایش دهد.

مثال:

Achromatizing the optics can enhance clarity.

معنی(example):

دانشمندان بر روی آکروماتیزه کردن لنزهای جدید تمرکز دارند.

مثال:

Scientists are focused on achromatizing new lenses.

معنی فارسی کلمه achromatizing

: معنی achromatizing به فارسی

آکروماتیزه کردن به فرآیند حذف انحرافات رنگی از سیستم‌های نوری اشاره دارد.