معنی فارسی achromatous
B1آکروماتیک، به چیزی اطلاق میشود که فاقد رنگدانه است.
Referring to something that lacks color or pigment.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پوست آکروماتیک به نظر رنگ پریده و نیمه شفاف بود.
مثال:
The achromatous skin appeared pale and translucent.
معنی(example):
افراد آکروماتیک معمولاً به خاطر ظاهر منحصر به فردشان در جمع جلب توجه میکنند.
مثال:
Achromatous individuals often stand out in a crowd due to their unique appearance.
معنی فارسی کلمه achromatous
:
آکروماتیک، به چیزی اطلاق میشود که فاقد رنگدانه است.