معنی فارسی achy

B1 /eɪ.ki/

دردناک یا خسته، اصطلاحی است که برای توصیف حس ناخوشایند در عضلات یا مفاصل به کار می‌رود.

Describing a feeling of discomfort or pain in the muscles or joints.

adjective
معنی(adjective):

Suffering from aches, sore.

example
معنی(example):

او بعد از ورزش کردن بیش از حد، احساس درد و خستگی کرد.

مثال:

He felt achy after exercising for too long.

معنی(example):

یک کمر دردناک می‌تواند نشانه‌ای از وضعیت بد بدن باشد.

مثال:

An achy back can be a sign of poor posture.

معنی فارسی کلمه achy

: معنی achy به فارسی

دردناک یا خسته، اصطلاحی است که برای توصیف حس ناخوشایند در عضلات یا مفاصل به کار می‌رود.