معنی فارسی aciculate
B1سوزنی، به معنی داشتن شکل یا ظاهر سوزنی.
Having a needle-like shape or structure.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برگهای سوزنی شکل گیاه برای نگهداری آب کارآمد هستند.
مثال:
The aciculate leaves of the plant are efficient for water retention.
معنی(example):
ویژگیهای سوزنی در اقلیمهای خشن میتوانند مزایای خاصی ارائه دهند.
مثال:
Aciculate features can provide certain advantages in harsh climates.
معنی فارسی کلمه aciculate
:
سوزنی، به معنی داشتن شکل یا ظاهر سوزنی.