معنی فارسی acid salt
B1نمکی که از واکنش اسید و باز بهوجود میآید و معمولاً خاصیت اسیدی خود را حفظ میکند.
Salts that are formed by the partial neutralization of an acid with a base.
- NOUN
example
معنی(example):
نمک اسیدی زمانی تشکیل میشود که یک اسید با یک باز واکنش دهد.
مثال:
An acid salt is formed when an acid reacts with a base.
معنی(example):
نمکهای اسیدی دارای خواص منحصر به فردی نسبت به نمکهای معمولی هستند.
مثال:
Acid salts have distinct properties compared to regular salts.
معنی فارسی کلمه acid salt
:
نمکی که از واکنش اسید و باز بهوجود میآید و معمولاً خاصیت اسیدی خود را حفظ میکند.