معنی فارسی acidulousness
B2خصوصیت اسیدی یا تند بودن، یا احساساتی تند و زننده.
The quality of being somewhat acidic or sour.
- NOUN
example
معنی(example):
اسیدی بودن سس به عمق غذا افزود.
مثال:
The acidulousness of the sauce added depth to the dish.
معنی(example):
اسیدی بودن لحنش فهمیدن احساسات واقعیاش را دشوار کرد.
مثال:
His acidulousness in tone made it difficult to understand his true feelings.
معنی فارسی کلمه acidulousness
:
خصوصیت اسیدی یا تند بودن، یا احساساتی تند و زننده.
