معنی فارسی aciliate

B1

تسریع کردن، افزایش سرعت و کارایی یک عمل یا فرآیند.

To hasten or accelerate a process.

example
معنی(example):

دانشمندان تصمیم گرفتند که روند را برای نتایج بهتر تسریع کنند.

مثال:

The scientists decided to aciliate the process for better results.

معنی(example):

ما نیاز داریم که تلاش‌های خود را برای رسیدن به ضرب‌الاجل تسریع کنیم.

مثال:

We need to aciliate our efforts to meet the deadline.

معنی فارسی کلمه aciliate

: معنی aciliate به فارسی

تسریع کردن، افزایش سرعت و کارایی یک عمل یا فرآیند.