معنی فارسی acinaceous

B2

آچیناسه به بافت‌هایی اطلاق می‌شود که به تولید مایعات بدن مانند بزاق کمک می‌کنند.

Relating to or resembling acini; pertaining to small glandular structures.

example
معنی(example):

غدد آچیناسه بزاق تولید می‌کنند.

مثال:

The acinaceous glands produce saliva.

معنی(example):

بافت آچیناسه او برای مشکلات سلامتی تجزیه و تحلیل شد.

مثال:

His acinaceous tissue was analyzed for health issues.

معنی فارسی کلمه acinaceous

: معنی acinaceous به فارسی

آچیناسه به بافت‌هایی اطلاق می‌شود که به تولید مایعات بدن مانند بزاق کمک می‌کنند.