معنی فارسی acorned

B1

پوشاندن یا آکنده شدن با دانه‌های بلوط.

Covered or filled with acorns.

example
معنی(example):

درخت در پاییز گذشته با دانه‌های بلوط پوشانده بود.

مثال:

The tree was acorned last autumn.

معنی(example):

بسیاری از حیوانات بر روی شاخه‌های دارای دانه‌های بلوط مهمانی کردند.

مثال:

Many animals feasted on the acorned branches.

معنی فارسی کلمه acorned

: معنی acorned به فارسی

پوشاندن یا آکنده شدن با دانه‌های بلوط.