معنی فارسی acoustical
B2خصوصیات و ویژگیهای مرتبط با صدا و نحوه پخش آن.
Relating to the science of sound or the sense of hearing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خصوصیات آکوستیکی اتاق بر نحوه حرکت صدا تأثیر میگذارد.
مثال:
The acoustical properties of the room affect how sound travels.
معنی(example):
یک مهندس آکوستیک فضاهایی طراحی میکند تا کیفیت صدا را بهبود بخشد.
مثال:
An acoustical engineer designs spaces to improve sound quality.
معنی فارسی کلمه acoustical
:
خصوصیات و ویژگیهای مرتبط با صدا و نحوه پخش آن.