معنی فارسی acquisitively

B2

به طور تحصیلی، به شیوه‌ای که نشان‌گر تمایل به کسب یا به دست آوردن چیزی باشد.

In a manner characterized by a strong desire to acquire or possess.

example
معنی(example):

او به تابلوهای نقاشی به طور تحصیلی نگاه کرد و می‌خواست همه آنها را داشته باشد.

مثال:

He looked at the paintings acquisitively, wanting to own them all.

معنی(example):

او به فروش به طور تحصیلی نزدیک شد و مشتاق بود که بهترین اقلام را بخرد.

مثال:

She approached the sale acquisitively, eager to buy the best items.

معنی فارسی کلمه acquisitively

: معنی acquisitively به فارسی

به طور تحصیلی، به شیوه‌ای که نشان‌گر تمایل به کسب یا به دست آوردن چیزی باشد.