معنی فارسی acracy
B1آکرسی، وضعیتی که در آن هیچ حکومتی وجود ندارد.
The absence of government or authority.
- NOUN
example
معنی(example):
آکرسی به معنای فقدان حکومت است.
مثال:
Acracy is a term referring to a lack of government.
معنی(example):
در دوران آکرسی، جوامع معمولاً خود را اداره میکنند.
مثال:
In times of acracy, communities often govern themselves.
معنی فارسی کلمه acracy
:
آکرسی، وضعیتی که در آن هیچ حکومتی وجود ندارد.