معنی فارسی acrasy
B1اکرَسی، اصطلاحی که به فقدان خودکنترلی یا قابلیت مقاومت در برابر تمایلات اشاره دارد.
A lack of self-control or weakness in resisting desires.
- NOUN
example
معنی(example):
اکرَسی به معنای نداشتن خودکنترلی است.
مثال:
Acrasy refers to a lack of self-control.
معنی(example):
افراد ممکن است در زمانهای استرسزا احساس اکرَسی کنند.
مثال:
People may experience acrasy during stressful times.
معنی فارسی کلمه acrasy
:
اکرَسی، اصطلاحی که به فقدان خودکنترلی یا قابلیت مقاومت در برابر تمایلات اشاره دارد.