معنی فارسی acrologically

B1

به نحوی که با حروف پایانی کلمات مرتبط باشد.

In a manner that relates to the final letters of words.

example
معنی(example):

به صورت آکروگرافی، کلمات به گونه‌ای ترتیب داده شدند که حروف آخر را برجسته کنند.

مثال:

Acrologically, the words were arranged to emphasize the last letters.

معنی(example):

این مفهوم به صورت آکروگرافی تحلیل شد تا معانی پنهان پیدا شود.

مثال:

The concept was analyzed acrologically to find hidden meanings.

معنی فارسی کلمه acrologically

: معنی acrologically به فارسی

به نحوی که با حروف پایانی کلمات مرتبط باشد.