معنی فارسی acromegalic

B2

وابسته به آکرومگالی، اشاره به خصوصیاتی دارد که در افراد مبتلا به این اختلال وجود دارد.

Pertaining to or characteristic of acromegaly.

example
معنی(example):

ویژگی‌های آکرومگالی بیمار در حین معاینه واضح بود.

مثال:

The acromegalic features of the patient were evident during the examination.

معنی(example):

پزشکان باید شرایط آکرومگالی را برای درمان مناسب تشخیص دهند.

مثال:

Doctors need to recognize acromegalic conditions for proper treatment.

معنی فارسی کلمه acromegalic

: معنی acromegalic به فارسی

وابسته به آکرومگالی، اشاره به خصوصیاتی دارد که در افراد مبتلا به این اختلال وجود دارد.