معنی فارسی acromphalus

B1

آکرومفالوس به نقطه‌ای در بدن اشاره دارد که در آن اتصال درازمدت ساکن و دریافتی نابی از بافت‌ها وجود دارد.

A term referring to a prominent area of the body, often in anatomical contexts.

example
معنی(example):

آکرومفالوس مرجع مهمی در مطالعه آناتومی بود.

مثال:

The acromphalus was an important reference in the anatomical study.

معنی(example):

او نقش آکرومفالوس را در توسعه جنینی توضیح داد.

مثال:

She explained the role of the acromphalus in fetal development.

معنی فارسی کلمه acromphalus

: معنی acromphalus به فارسی

آکرومفالوس به نقطه‌ای در بدن اشاره دارد که در آن اتصال درازمدت ساکن و دریافتی نابی از بافت‌ها وجود دارد.