معنی فارسی acromyodic

B1

آکرومودیک به ویژگی‌های آناتومیکی خاصی اشاره دارد که در آکرومودیا یافت می‌شود.

Describing the anatomical features that are characteristic of the acromyodi group.

example
معنی(example):

ویژگی‌های آکرومودیک ماهی‌ها جالب است.

مثال:

The acromyodic features of the fish are fascinating.

معنی(example):

تحقیقات او بر روی ساختار آکرومودیک گونه متمرکز بود.

مثال:

His research focused on the acromyodic structure of the species.

معنی فارسی کلمه acromyodic

: معنی acromyodic به فارسی

آکرومودیک به ویژگی‌های آناتومیکی خاصی اشاره دارد که در آکرومودیا یافت می‌شود.