معنی فارسی acronic
B1آکراتیک، که به نوعی اشاره به مفهومی دارد که در آن به معنای اصلی کلمه یا عبارت پرداخته میشود.
Relating to a meaning that is primary or fundamental.
- OTHER
example
معنی(example):
بلوط نماد شروع رشد است.
مثال:
The acorn symbolizes the beginning of growth.
معنی(example):
سبک نوشتاری او که از آکروئید الهام گرفته بود، خوانندگان را مجذوب کرد.
مثال:
Her acronic style of writing fascinated the readers.
معنی فارسی کلمه acronic
:
آکراتیک، که به نوعی اشاره به مفهومی دارد که در آن به معنای اصلی کلمه یا عبارت پرداخته میشود.