معنی فارسی acrophonically
B1به روشی اشاره دارد که در آن نمادها یا کلمات به ترتیب آکروفونیک قرار داده میشوند.
In a manner relating to or characterized by an acrophonic system.
- OTHER
example
معنی(example):
کلمات بهصورت آکروفونیک برای وضوح ترتیب داده شده بودند.
مثال:
The words were arranged acrophonically for clarity.
معنی(example):
او مفهوم را بهصورت آکروفونیک توضیح داد تا فهم بهتری حاصل شود.
مثال:
She explained the concept acrophonically to ensure understanding.
معنی فارسی کلمه acrophonically
:
به روشی اشاره دارد که در آن نمادها یا کلمات به ترتیب آکروفونیک قرار داده میشوند.