معنی فارسی acropolitan
B1آکرپولیتان، منطقهای شهری با بناهای باستانی، معمولاً در نقاط مرتفع که در تاریخ اهمیت دارد.
Pertaining to an acropolis, typically a high point in a city with historical significance.
- NOUN
example
معنی(example):
منطقه آکرپولیتان دارای ساختمانهای باستانی فوقالعادهای بود.
مثال:
The acropolitan area had stunning ancient buildings.
معنی(example):
ما در طول سفرمان به سایت آکرپولیتان رفتیم.
مثال:
We visited the acropolitan site during our trip.
معنی فارسی کلمه acropolitan
:
آکرپولیتان، منطقهای شهری با بناهای باستانی، معمولاً در نقاط مرتفع که در تاریخ اهمیت دارد.