معنی فارسی acrotism

B1

آکروتیسم به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن انتهای اندام‌ها به دلیل عدم خون‌‎رسانی به درستی عمل نمی‌کنند.

A condition characterized by the absence of adequate circulation to the extremities.

example
معنی(example):

آکروتیسم یک وضعیت نادر است که بر روی انتهای اندام‌ها تأثیر می‌گذارد.

مثال:

Acrotism is a rare condition affecting the extremities.

معنی(example):

پزشک آکروتیسم را برای دانش‌آموز کنجکاو توضیح داد.

مثال:

The doctor explained acrotism to the curious student.

معنی فارسی کلمه acrotism

: معنی acrotism به فارسی

آکروتیسم به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن انتهای اندام‌ها به دلیل عدم خون‌‎رسانی به درستی عمل نمی‌کنند.