معنی فارسی acyclically
B1به صورت غیرمدور، به وقوع میپیوندد که در آن هیچگونه چرخهای وجود ندارد.
In a way that does not form a cycle; occurring one after another.
- ADVERB
example
معنی(example):
این فرآیند به صورت غیرمدور انجام شد.
مثال:
The process was completed acyclically.
معنی(example):
غیرمدور، رویدادها بدون تشکیل یک چرخه اتفاق میافتند.
مثال:
Acyclically, events occur without forming a cycle.
معنی فارسی کلمه acyclically
:
به صورت غیرمدور، به وقوع میپیوندد که در آن هیچگونه چرخهای وجود ندارد.