معنی فارسی addleheaded

B1

کله‌خراب، به معنی گیج و ناتوان در فکر کردن یا تصمیم‌گیری درست.

Confused or unable to think clearly.

example
معنی(example):

ایده‌های کله‌خراب او اغلب دیگران را گیج می‌کند.

مثال:

His addleheaded ideas often confuse others.

معنی(example):

او بدون فکر یک تصمیم کله‌خراب گرفت.

مثال:

She made an addleheaded decision without thinking.

معنی فارسی کلمه addleheaded

: معنی addleheaded به فارسی

کله‌خراب، به معنی گیج و ناتوان در فکر کردن یا تصمیم‌گیری درست.