معنی فارسی addorsed

B2

تأیید کردن یا پشتیبانی از چیزی، معمولاً به منظور تبلیغ.

Supported or promoted, especially in a commercial context.

adjective
معنی(adjective):

(of animals) set back to back

example
معنی(example):

این محصول توسط چندین سلبریتی مشهور تأیید شد.

مثال:

The product was addorsed by several famous celebrities.

معنی(example):

او با اشتیاق به کمپین خیریه تأیید کرد.

مثال:

She addorsed the charity campaign with enthusiasm.

معنی فارسی کلمه addorsed

: معنی addorsed به فارسی

تأیید کردن یا پشتیبانی از چیزی، معمولاً به منظور تبلیغ.