معنی فارسی adhesional
B1چسبنده، ویژگی‌هایی که اجازه می‌دهد یک ماده به صورت فیزیکی به سطحی بچسبد.
Relating to the properties that enable materials to adhere to surfaces.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خواص چسبندگی به چسب کمک می‌کند تا به سطوح بچسبد.
مثال:
The adhesional properties help the glue stick to surfaces.
معنی(example):
در آزمایش‌های علمی، درک نیروهای چسبنده بسیار مهم است.
مثال:
In scientific experiments, understanding adhesional forces is crucial.
معنی فارسی کلمه adhesional
:
چسبنده، ویژگی‌هایی که اجازه می‌دهد یک ماده به صورت فیزیکی به سطحی بچسبد.
