معنی فارسی adib

B2

شخصی که در ادبیات و علم مهارت دارد و نوشته‌های باارزشی تولید می‌کند.

A learned person or scholar, particularly in literary contexts.

example
معنی(example):

یک ادیب به خاطر مشارکت‌های علمی و ادبی‌اش شناخته می‌شود.

مثال:

An adib is known for their scholarly and literary contributions.

معنی(example):

در بسیاری از فرهنگ‌ها، یک ادیب به عنوان یک متفکر مورد احترام است.

مثال:

In many cultures, an adib is respected as a thinker.

معنی فارسی کلمه adib

: معنی adib به فارسی

شخصی که در ادبیات و علم مهارت دارد و نوشته‌های باارزشی تولید می‌کند.