معنی فارسی admedial

B1

وابسته به نقطه‌ای میانه یا میانه در بحث یا تحلیل.

Pertaining to the middle or mean position in discussions or analyses.

example
معنی(example):

رویکرد میانه‌مدار در بحث‌ها بر روی راه حل‌های میانه تمرکز دارد.

مثال:

The admedial approach focuses on the middle ground in discussions.

معنی(example):

او یک موضع میانه‌مدار را برای حل درگیری اتخاذ کرد.

مثال:

He took an admedial stance to resolve the conflict.

معنی فارسی کلمه admedial

: معنی admedial به فارسی

وابسته به نقطه‌ای میانه یا میانه در بحث یا تحلیل.