معنی فارسی administrating
B2اداره کردن به معنای کنترل یا مدیریت کاری یا سازمانی است و نشان‌دهنده فعالیت‌های مدیریتی است.
The act of managing or supervising an organization or activity.
- verb
verb
معنی(verb):
To administer
معنی(verb):
The act or function of providing maintenance and general housekeeping for computer systems, networks, peripheral equipment, etc.
مثال:
The job is to administrate the network.
example
معنی(example):
او مسئول اداره سیاست جدید در دپارتمان خود است.
مثال:
She is responsible for administrating the new policy in her department.
معنی(example):
مدیریت یک تیم نیاز به مهارت‌های رهبری قوی دارد.
مثال:
Administrating a team requires strong leadership skills.
معنی فارسی کلمه administrating
:
اداره کردن به معنای کنترل یا مدیریت کاری یا سازمانی است و نشان‌دهنده فعالیت‌های مدیریتی است.
