معنی فارسی admissibly
B1به طور قابل پذیرش، به معنای اینکه چیزی میتواند به صورت قانونی و درست وارد شود.
In a manner that is acceptable, especially in the context of law.
- ADVERB
example
معنی(example):
وکیل استدلال کرد که شواهد میتوانند به طور قابل پذیرش وارد شوند.
مثال:
The lawyer argued that the evidence could be admitted admissibly.
معنی(example):
مدارک باید به طور قابل پذیرش ارسال شوند تا مورد بررسی قرار گیرند.
مثال:
Documents must be submitted admissibly to be considered.
معنی فارسی کلمه admissibly
:
به طور قابل پذیرش، به معنای اینکه چیزی میتواند به صورت قانونی و درست وارد شود.