معنی فارسی admittances
B1ورود، به معنای فعل یا فرآیند پذیرش یا ورود افراد به یک مکان.
The act of admitting or the state of being admitted.
- NOUN
example
معنی(example):
او ورود همه بازدیدکنندگان به رویداد را ثبت کرد.
مثال:
He recorded the admittances of all the visitors to the event.
معنی(example):
ورود به کنسرت امسال محدود بود.
مثال:
Admittances to the concert were limited this year.
معنی فارسی کلمه admittances
:
ورود، به معنای فعل یا فرآیند پذیرش یا ورود افراد به یک مکان.