معنی فارسی ado

B1 /əˈduː/

عملی که به معنی انجام دادن یا بیشتر انجام دادن کاری است.

A term meaning to act or perform; to do something.

noun
معنی(noun):

Trouble; troublesome business; fuss, commotion

example
معنی(example):

ما قبل از رسیدن مهلت باید بیشتر کار کنیم.

مثال:

We need to ado more before the deadline arrives.

معنی(example):

او در طول جلسه کار زیادی نکرد.

مثال:

He didn't ado much during the meeting.

معنی فارسی کلمه ado

: معنی ado به فارسی

عملی که به معنی انجام دادن یا بیشتر انجام دادن کاری است.